Sunday, January 20, 2013

مثنوي جمال مبارك


اي بهاءالله چه نارت برفروخت خرمن هستي عشاقان بسوخت
يك شرر از نار بر دلها زدي صد هزاران سدره بر سينا زدي
پس ز هر دل سدره ها آمد پديد موسيا اينجا به سر ، بايد دويد
تا كه نار اللهِ معني را زِ جان بنگريد و وارهيد از قبطيان
اي ذبيح الله ز قربانگاه عشق برمگرد و جان بده در راه عشق
بي سر و بي جان بيا در كوي يار تا شوي مقبول اهلِ اين ديار
وادي عشق است روح الله بيا با صليب از راه و هم بي ره بيا
از فلك بگذر هم از معراج جسم اي تو شاه جان و هم بهاج جسم
بلبل روحي تو بر گلزار روح باز مي آئي تو مهماندار روح
ساعد شَه مسكَنَت اي باز جان سوي مقصد آي اينجا رايگان

مثنوي جمال مبارك

No comments:

Post a Comment

The call of the Kingdom has been sounded,

The call of the Kingdom has been sounded, and the annunciation of the world’s need for Universal Peace has enlightened the world’s conscienc...